مدیریت دانش

مدیریت دانش

مدیریت دانش

مدیریت دانش

مدیریت استعداد

مدیریت استعداد

بر این اساس، توجه فزاینده‌ای در میان پژوهشگران و مدیران سازمانی در خصوص این موضوع به وجود آمده است.
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی مشابه، به دنبال معرفی مبانی نظری مستحکمی برای بناگذاشتن تعاریف مختلف در خصوص مدیریت استعداد است؛ ازاین‌رو، از طریق اجرای پژوهشی کیفی در خصوص تحلیل تحقیقات سابق و با استفاده از روش تحقیق تحلیل مضمون و روش نمونه‌گیری نظری، به دسته‌بندی هشتگانه جدیدی از نگاه به استعداد دست یافته است.
در نهایت، هشت دسته تعریف برای مدیریت استعداد ارایه شده که بر دسته‌بندی‌های پیشنهادی مذکور ابتنا شده است.
واژه‏ی ” مدیریت استعداد ”، ” استراتژی استعداد ”، ” مدیریت جانشینی ” و ” طرح‏‌‌های مربوط به منابع انسانی ” ازجمله مواردی هستند که به صورت پایاپای در این حوزه مورد استفاده قرار میگیرند .
به عنوان مثال، مفاهیم و بیانیه‌‌هایی که در زیر به آنها اشاره شده است را به عنوان فرایندهایی که در بخش مدیریت افراد موجود در سازمان¬ها به کارگرفته می‌شود، در نظر بگیرید .
( جکسون و شولر، ۱۹۹۰، صفحه ۲۳۵) • …تلاشهای آگاهانه و اصولی صورت گرفته از سوی یک سازمان میتواند بخش مدیریت را در جایگاهی کلیدی قرار داده و از طرفی نیز باعث تشویق پیشرفت افراد موجود در سازمان شود.
امروزه سازمانها بخوبی دریافته‏‌اند که به منظور موفقیت در اقتصاد پیچیده جهانی و نیز ماندگاری در محیط رقابتی کسب و کار، به داشتن بهترین استعدادها نیاز دارند.
همزمان با درک نیاز به استخدام، توسعه و نگهداشت استعدادها‌‌، سازمانها دریافته‌اند که استعدادها منابعی بحرانی هستند که برای دستیابی به بهترین نتیجه‌ها نیازمند مدیریت می‌باشند.
در گذشته دهه‏‌‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ مدیریت استعداد به عنوان یک مسیولیت جنبی به دپارتمان پرسنلی محول شده بود، در حالی‌که امروزه مدیریت استعداد به عنوان یک وظیفه سازمانی که مسیولیت آن به عهده تمام دپارتمان هاست، بسیار جدی‌تر موردنظر قرار گرفته است.
بی شک عصر حاضر، عصر سازمانهاست و متولیان این سازمانها، انسانها هستند؛ انسانهایی که خود به واسطه در اختیار داشتن عظیم‌ترین منبع قدرت؛ یعنی تفکر، می‌توانند موجبات تعالی، حرکت و رشد سازمانها را پدید آورند.
در سالهای اخیر، در سازمانهای ایرانی، مبحث پرورش و توسعه نیروی انسانی در قالبهای گوناگونی، نظیر: شناسایی و پرورش استعدادها، جانشین پروری، مدیران آینده، مدیران سایه و …. مورد توجه قرار گرفته است.

منبع : مدیریت استعداد

مدیریت ارتباط با مشتری

مدیریت ارتباط با مشتری

مدیریت ارتباط با مشتری( CRM) به اقدامات، استراتژی‌ها و تکنولوژی‌هایی گفته می‌شود که شرکت‌ها برای مدیریت و تجزیه و تحلیل تعاملات‌شان با مشتری‌ در طول چرخه‌ی حیات او و با هدف بهبود ارتباطات تجاری و افزایش فروش به کار می‌گیرند.
در این مقاله می‌توانید در این باره بیشتر بخوانید.
سیستم‌های مدیریت ارتباط با مشتری( CRM) می‌توانند به کارمندانی که ارتباط مستقیم با مشتریان دارند، اطلاعاتی درباره‌ی شخصیت، تاریخچه‌ی خرید، علایق و نگرانی‌های‌شان بدهند.
ممکن است شما از امکانات نرم افزارCRM و مدیریت ارتباط با مشتری شنیده باشید.
خوب CRM فقط یک نرم افزار نیست بلکه بیشتر از آن است.
نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری یک مولفه حیاتی است، و کل کسب و کار نیاز به درک مدیریت ارتباط با مشتری در تمام بخش‏‌ها و عملکردهای کسب و کار برای تشکیل رفتار مناسب برای مدیریت CRM دارد.
کسب و کاری می‌تواند کارآمدتر شودکه مشتری با کسب و کار ارتباط برقرار کند، در عرض چند ثانیه نماینده خدمات مشتری می‌تواند فایل‏‌‌های مشتریان را تولید کند.
این به کارمند همه اطلاعات در مورد مشتری و تعامل آنها با کسب و کار را می‌گوید.
بنابراین مدیریت ارتباط با مشتری موجب صرفه جویی در وقت برای کسب و کار می‌شود و می‌تواند به کارکنان کمک کند تا سطح بالایی از خدمات شخصی را ارایه دهند.
مدیریت ارتباط با مشتری از سه بخش؛ مشتری، روابط و مدیریت تشکیل شده است.
منظور از مشتری، مصرف کننده نهایی است که در روابط ارزش آفرین نقش حمایت کننده را دارا می‌باشد.
منظور از روابط، ایجاد مشتریان وفادارتر و سودمندتر از طریق ارتباطی یادگیرنده می‌باشد و مدیریت عبارتست از خلاقیت و هدایت یک فرآیند کسب و کار مشتری مدار و قرار دادن مشتری در مرکز فرآیندها و تجارب سازمان.
مدیریت ارتباط با مشتری از اهرم‏‌‌های بازاریابی، عملیات، فروش، سرویس دهی به مشتریان، مدیریت منابع انسانی، طرح و توسعه، مالی، فناوری اطلاعات و اینترنت به منظور حداکثر سازی کسب سود در ارتباط با مشتری استفاده می‌کند.

منبع : مدیریت ارتباط با مشتری

خودکنترلی

خودکنترلی

کنترل و خود کنترلی از مهمترین ابزارها و وسایل، برای نیل به اهداف سازمانی( کارایی و اثربخشی) و اهداف فردی و الهی( در ابعاد معنوی) است.
در این میان الگوگیری از نظام‏‌‌های مطلوب مدیریتی در دوران رهبری ایمه‏ی اطهار علیهم السلام نیز از اهمیت خاصی برخوردار است؛ به خصوص دوران پر برکت حکومت و مدیریت الهی امام على( ع )، که یکی از نمونه‏‌‌های عالی و عینی مدیریت مطلوب می‌باشد.
این پژوهش گویای این حقیقت است که راهکارهای تقویت خودکنترلی از دیدگاه امیر مومنان( ع) مبتنی بر سه روش عمده ی: تقویت ایمان و ترویج ارزش هاى اسلامى، اصلاح گزینش، تامین رفاه کارکنان می‌باشد.
در صورتی که بتوان وجدان کاری افراد را بیدار وآنها را خودکنترل کرد، در بسیاری از هزینه‌‌هایی که صرف نظارت و کنترل بیرونی می‌شود، صرفه جویی خواهد شد و می‌توان این منابع را صرف آموزش و بهبود وضعیت نیروهای انسانی کردخودکنترلی به معنای کاربرد درست هیجان‏‌ها تلقی می‌شود و اعتقاد بر این است که قدرت تنظیم احساسات، موجب افزایش ظرفیت شخص برای تسکین دادن خود، دور کردن اضطراب‏‌ها افسردگی‏‌ها یا بی حوصلگی‏‌‌های متداول می‌شود( مایر و سالووی،۱۹۹۷) .انتقال از کنترل توسط عوامل بیرونی( دیگر کنترلی) به سوی عوامل درونی( خودکنترلی) یکی از مهمترین تکالیف رشد فردی محسوب می‌شود( بروس دونکان پری، به نقل از ایزکیان، ۱۳۸۱ ). همچنین خودکنترلی فرایند غلبه بر رفتارها، تکانه ها، احساس‏‌ها یا علایق خودکار یا درونی است که در غیر این صورت با رفتار هدف مدار تعارض پیدا می‌کند.
بدون خودکنترلی، فرد درگیر رفتارهای خودکار، عادتی و درونی خواهد شد( موراون، گاگن و روزمن[۱]،۲۰۰۸) . خودکنترلی را به عنوان تاخیر خشنودی و از نظر عملیاتی طول زمانی که فرد برای رسیدن به پیامد ارزشمند، ولی دیرآیندتر منتظر می‌ماند توصیف کرده اند( چاپل و هوپ[۲]،۲۰۰۳) ارتباط بین تکانشگری و هیجان طلبی، دلالت بر این دارد که از انحرافات شناختی با نقص تحمل تاخیر خشنودی و ناتوانی در نظر گرفتن پیامدهای رفتار مرتبط می‌باشد که ممکن است زمینه‌ای را برای عملکرد این خصیصه ایجاد نماید و منجر به برخی از مشکلات خودکنترلی گردد

منبع : خودکنترلی

کمرویی

کمرویی

کمرویی یک توجه غیرعادی و مضطربانه خویشتن در یک موقعیت اجتماعی است که در نتیجه آن فرد دچار نوعی تنش روانی- عضلانی شده، شرایط عاطفی و شناختی اش متاثر می‌گردد و زمینه بروز رفتارهای خام و ناسنجیده و واکنشهای نامناسب در وی فراهم می‌شود.
مدرسه به عنوان اولین جایگاه رسمی تجربه اجتماعی کودکان می‌تواند نقش تعیین کننده‌ای در تقویت کمرویی یا پرورش مهارتهای اجتماعی آنان ایفا کند.
هر گونه تغییر در نگرشها و بازخوردهای فرد کمرو نسبت به خود و محیط اطراف، مقدمه لازمی برای خود پنداری و تغییر رفتار خواهد بود.
کم رویی یک پدیده پیچیده روانی- اجتماعی است.
کم رویی یک صفت یا ویژگی ارثی( ژنتیکی) نیست، بلکه اساسا در نتیجه روابطنادرست بین فردی وسازش نایافتگی‏‌‌های اجتماعی در مراحل اولیه رشد( در خانه و مدرسه) پدیدار می‌گردد.
بدیهی است کودکان کم رو عموما متعلق به والدینی هستند که خودشان کم رویی دارند.
لیکن این بدان معنی نیست که این قبیل کودکان کم رویی را از طریق ژن‏‌‌های ناقل از والدین خود به ارث برده اند، بلکه اساسا بدین معناست که کم رویی را از آن‏‌ها یاد گرفته اند.
کمرویی یعنی خودتوجهی فوق العاده و ترس از مواجه شدن با دیگران زیرا کمرویی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد.
عوامل مختلفی در به وجود آمدن کمرویی موثراند بعضی‏‌ها از دوران کودکی گوشه گیر و خجالتی هستند که ممکن است تا پایان عمرشان همچنان خجالتی باقی بمانند ولی عده‌ای با گذشت زمان و شرکت در کارهای اجتماعی و برخورد با افراد مختلف رفتاری متعادل و اجتماعی را پیش می‌گیرند.
کمرویی مقوله‌ای نا روشن است.
هرچه نزدیکتر بنگریم تنوع بیشتری در آن مشاهده می‌کنیم.
فرد کمرو هشیارانه از مواجحه با افراد یا چیزهایی مشخص یا انجام کاری همراه با آن بیزار است.
بخصوص ترس از افرادی که به دلایل عاطفی تهدید کننده بشمار می‌آیند.
بیگانگان یا افراد ناشناس بدلیل تازگی حضورشان یا عدم اطمینان به آنان یا مسیولان یا افراد با قدرت و افراد جنس مخالف.
پی آمدهای منفی و شدت کمرویی هر قدر باشد باز هم می‌توان بر مشکل غلبه کرد و برای انجام این کار لازم است ریشه‌های کمرویی را بشناسیم و آنوقت برنامه‌ای مناسب برای تغییر پایه‌ای آن طرح ریزی کنیم.

منبع : کمرویی

پیشگیری از جرائم

پیشگیری از جرائم

تدابیر مختلف در طول زمان برای برخورد با جرم و بی‌نظمی اتخاذ شده است.
جز معدودی از کشورهای اسلامی که به تبعیت از سیستم جنایی اسلام توجه قابل توجهی به تدابیر متنوع پیشگیرانه داشته‌اند، در سایر ملل، این تدابیر صبغه واکنشی و سرکوبگرانه داشته و به شکل مجازات ظاهر و از طریق سیستم عدالت کیفری اعمال می‌شده است.
اقدامات پیشگیرانه نیز در طول زمان کارآمدی خود در پیشگیری از جرم و حل مشکل جرم و ناامنی نشان داده‌اند.
با وجود این، سیاستگذاران به دلیل کمبود منابع ناگزیر از انتخاب اقتصادی­ترین آن­هایند.
در این وضعیت، تحلیل اقتصادی از یک سو با ارزیابی هر یک از جرایم، هزینه­های آن­ها را مشخص می­کند تا جرایمی که هزینه آن­ها برای جامعه سنگین است در اولویت برنامه­های پیشگیری قرار گیرند و از سوی دیگر، برنامه­های مختلف پیشگیری را که قابلیت اجرایی دارند، ارزیابی هزینه- فایده­ای می­کند تا برنامه­ای انتخاب شود که در مقایسه با سایر برنامه­ها کارایی اقتصادی بیشتری دارد.
در نظام حقوقی ایران، بند ۵ اصل ١۵۶ قانون اساسی پیشگیری از جرم را از وظایف قوه قضاییه دانسته است.
در پژوهش­های پیشگیری که در ایران انجام شده است، کمتر به تحلیل اقتصادی برنامه­های پیشگیری از جرم علی رغم اهمیت آن پرداخته شده است.
این مقاله سعی دارد با تبیین اهمیت تحلیل اقتصادی پیشگیری از جرم، تحلیل هزینه- فایده و تحلیل هزینه- اثربخشی الگوی تحلیل اقتصادی برنامه­های پیشگیری را توضیح داده و تحلیل اقتصادی برخی از گونه­های پیشگیری را بازگو کند از نظر جرم شناسان یکی دیگر از عوامل جرم زای اجتماعی، نابرابری در اعمال قانون است.
در جرم شناسی به این مجرمان «جنایتکاران یقه سفید» می‌گویند.
مردم با ملاحظه این گونه افراد و سکوت دستگاه قضایی در مورد آنان اعتقاد و اطمینان خود را نسبت به عدالت و قانون از دست می‌دهند.
آنان تصور می‌کنند قانون پناهگاه افراد متنفذ و هرزه‌ای است که با ظاهری آراسته ارزش‏‌‌های اخلاقی و قانونی را زیر پا می‌گذارند.
در جامعه‌ای که این نوع بی اعتمادی در بین مردم شایع و رایج گردد و مردم قاضی درونی( وجدان) خود را نادیده انگارند، اعمال ضداجتماعی و جرایم اموری عادی قلمداد می‌گردند.

منبع :  پیشگیری از جرائم